خوب دوستان ، یه مبحث جدید و خاص (منظورم لین استارتاپ هست😁) براتون آوردم .
با اینکه جریان استارتاپ خیلی قدمت نداره، اما خیلی زود مبحثی به اسم لین استارتاپ شکل گرفت.
و اونقدر مورد توجه قرار گرفت که، هم اکنون توی ۲۵ تا از بهترین دانشگاه های کسب و کار دنیا ( استنفورد، هاروارد، برکلی و کلمبیا) در حال تدریسه. تو این مقاله قصد داریم، در مورد مزایا و معایب لین استارتاپ و گام های لین استارتاپ صحبت کنیم.
اصلا لین استارتاپ، چه تفاوتی با استارتاپ خودمون داره؟
خلاصه اینکه چی شد که، لین استارتاپ معادلات استارتاپ معمولی رو بهم زد ؟
و کلا با مفهوم لین استارتاپ میخوایم آشناتون کنیم.
برای اینکه طعم تلخ شکست رو نچشین، پیشنهاد میدم با ما همراه باشین.
لین استارتاپ تلاش می کنه که کسب و کار شما، با ریسک کمتری پیش بره (به اصطلاح تو این مسیر، تن و بدنتون کمتر بلرزه !) اگه کمی در مورد استارتاپ ها مطالعه کرده باشین ، با این واقعیت تلخ رو به رو شدین که ، اکثر کسب و کارای نوپا ( حدود ۹۰% کسب و کارا) در اوایل راه، با شکست رو به رو شدن ، که متاسفانه آمار کمی نیست و کسب و کارشون در نطفه خفه شده.
لین استارتاپ، دلایل عدم موفقیت این کسب و کارها رو بررسی کرده ، و با جایگزینی ایده های مناسب و ارائه اون به صاحبان ایده ، کمک می کنه تا آمار شکست این کسب و کارا کمتر و کمتر بشه. (شکست شوخی بردار نیست. مقاله ۵ عامل اصلی شکست در استارتاپ ها رو مطالعه کنین)
به عبارت دیگه حیف نیس، ایده خلاق و انگیزه بالای یه تیم به دلیل یکی دو تا اشتباه از بین بره.
بسیاری از کسب و کارا از فاکتورهای خوبی مثل، ایده خلاق و فوق العاده ، و سرمایه گذاری کافی برخوردارن امااا ، علت عدم موفقیتشون چیه ؟
اما پیشنهاد ما اینه که اولا، تا پایان مقاله با ما باشید و ثانیا، لین استارتاپ رو یاد بگیرین.
تو این زمونه ، کسب و کاری برنده هست که منعطف و قابل تغییر باشه .
حالا انتخاب با شماست، تغییر به سمت بهره وری یا شکست!
منشا لین استارتاپ چیه؟
شاید خیلیا هنوزم که هنوزه، تصور می کنن که موفقیت تو هر کسب و کاری، خصوصا استارتاپ به شانس بستگی داره.
اریک رایس در سال ۲۰۱۱ با تلاش زیاد استارتاپ خودشو، راه اندازی کرد.
اما با وجود تلاش بسیار، و صرف وقت و هزینه بسیار، داشتن تیم مناسب، و سرمایه گذاری کافی (که به نظر همه مناسب و ایده آل میاد…) با شکست مواجه شد.
اریک دلیل شکست خودشو عدم شناخت مشتری، و بازار هدف میدونست.
اریک رایس تحقیقات خودشو در همون سال (۲۰۱۱ ) در قالب کتابی با عنوان “استارتاپ ناب” به نگارش درآورد تا، کمکی باشه برای همه استارتاپ ها ، که البته پرفروش ترین کتاب سال ۲۰۱۲ هم شد.
این کتاب یه نصیحت بزرگ، به همراه خود داشت و اون این بود که قبل از شناخت مشتری در هیچ کسب و کاری بی گدار، به آب نزن.
با تجربه گرفتن از تجربیات دیگران ، با ریسک کمتری کسب و کارتو شروع کن.
مطالعه این کتاب رو، حتما بهتون پیشنهاد می کنم.
به نظرم درس گرفتن از تجربیات فردی که شکست رو با تمام وجودش لمس کرده،
به مراتب کم هزینه تر از صرف وقت ، انرژی و … هست.
آیا در ادامه مسیر کسب و کار راغب به انجام ادامه کار باشیم یا نه.
مفهوم لین استارتاپ:
سازمان موقتیه ، برای پیدا کردن یه مدل کسب و کار تکرارپذیر و قابل بسط.
خوب مثل اینکه کمی سخت شد.
در ادامه کاملا با این مفهوم شیرین و ساده آشنا میشین.
لین استارتاپ در واقع پیاده سازی ایده ، در سطح کمتر با هدف رفع نیازهای واقعی مشتری، و رفع نواقص هست منتها قبل از تولید انبوه.
استراتژی لین استارتاپ:
می دونین قلب لین استارتاپ چیه ؟
اینکه لین استارتاپ مدام در حال تغییر، بازنگری و در نتیجه بهتر شدن محصول، یا خدماتش باشه.
در حالی که استارتاپ یه طرح کلی تولید داره و کمتر تغییر می کنه.
اما استراتژی لین استارتاپ چیه ؟ ( اگر چیزی در خصوص استارتاپ نمیدونین پیشنهاد میدم اول یه سری به مقاله استارتاپ چیست بزنین)
- بررسی نیازهای بازار و مصرف کنندگان به جای صرفا برنامه ریزی کردن
- بازخورد مشتری به جای تصمیم گیری های شخصی
- روش های طراحی چند مرحله ای، بعد از بازخورد گرفتن از مشتری ، به جای روش های سنتی استارتاپ
- طراحی محصول نهایی، به صورت یه نمونه کار برای دریافت بازخورد.
این تفکر مدرن هنوز به خوبی بین کسب و کارا جا نیفتاده .
سرمایه گذارای جدید با پیروی از اصول شکست سریع تر و یادگیری پیوسته ، شانس خودشونو برای رسیدن به موفقیت بالا می برن. ( حالا بازم بگین شکست بده !)
اشتباه نکنین این روش ، فقط برای شروع کار استارتاپ های کوچک نیست.
بلکه در بلند مدت ، باعث برگشت منافع و سود زیادی برای کارفرماها در همه سطوح می شود.
لین استارتاپ چقدر شناخته شده است؟
درسته که تفکر لین استارتاپ چند سالیه که مطرح شده، اما همین بس که توی ۲۵ تا، از معتبرترین دانشگاه های کسب و کار دنیا در حال تدریسه.
حتی گاهی به صورت پرطرفدارترین، دوره های آنلاین برگزار میشه.
همین طور در بسیاری از کشورهای پیشرفته دوره های استارتاپ ویکند، تشکیل شده ، که هر هفته این دوره ها رو به صدها کارآفرین آموزش میدن.
لین استارتاپ نه تنها اکنون شناخته شده است، بلکه به پدیده پرطرفدارتری در آینده استارتاپ تبدیل میشه.
لین استارتاپ یا استارتاپ مسئله این است:
آیا لین استارتاپ می تونه جایگزین استارتاپ بشه؟
مسلما نه.
هر کسب و کاری نیازمند پیش بینی موفقیت، یا عدم موفقیته ، که جز با پیاده سازی طرح کسب و کار، امکان پذیر نیست.
نکته گنگ استارتاپ می دونین چیه؟ (کلا ما استارتاپی ها تو کار گنگ هستیم 😎)
اینه که کارآفرین، عوامل بیرونی و بازخورد مشتری رو نادیده بگیره.
فرض کنه بدون در نظر گرفتن نیاز مشتری از پس همه مشکلات برمیاد.
برای تضمین یه کسب و کار، بهترین روش ترکیب استارتاپ قدیمی، با متد لین استارتاپه.
یعنی پیاده سازی طرح کسب و کار، و در کنار اون ایجاد طرح اولیه و استفاده از بازخورد مشتریا. (به مقاله دیگمون در مورد ۱+۵ دلیل موفقیت استارتاپ هم می تونین مراجعه کنین)
بعد از سال ها ظهور انواع استارتاپ های متنوع، و رویه ثابت در مسیر پیشرفتشون، چند درس بزرگ از اون ها یاد گرفتیم :
- کمتر طرح های تجاری هستن که، در اولین ارائه محصول یا خدماتشون به مشتری ، ثابت بمونن. بالاخره با کمی و کاستی ها رو به رو شده و ناچار باید ورژن بهتری از محصول یا خدمات رو تولید کنن.
- استارتاپ ها نسخه کوچک از شرکت های بزرگ نیستن. کسب و کارایی که خودشونو با محیط تطبیق نمیدن محکوم به شکست هستن. باید از شکست ها درس گرفته، مدام از مشتریا بازخورد گرفت و ایده اولیه رو بهبود بخشید.
سه اصل کلیدی در لین استارتاپ:
- ساخت
- سنجش
- یادگیری
ساخت :
هدف از این سیکل ایجاد یه نمونه اولیه و تکامل اون در جهت تبدیل به بهترین، کاراترین و اصولی ترین محصول یا خدمات مورد نیاز مشتریه.
در بسیاری موارد این چرخه سبب شده، فاز کاری کسب و کار و یا اصلا شکل محصول به کلی تغییر کنه.
شناسایی معایب محصول در ابتدا یه گام مهم در جهت رشد محصول یا خدماته.
سنجش:
در این بخش بعد از شناسایی و رفع ایرادات محصول یا خدمات، در جهت گام دوم، اصلا شاید نیاز بشه این مرحله بارها تکرار و معایب محصول رفع بشه.
در این بخش عواملی چون قابلیت های محصول، قیمت نهایی ، کانال های توزیع، نیاز مشتری و رقبای عزیز مدام سنجیده میشن.
خلاصه تصور نکنین یه ایده خام ابتدایی، می تونه بدون آزمون و خطا و نیازسنجی وارد بازار شده و موفق بشه . ( یه محصول یا خدمات از هفت خوان رستم باید رد بشه)
یادگیری :
در تمام مراحل کاری و فرضیه های خودتون باید یادگیری رو مد نظر داشته باشین.
تا بهترین راهکارها رو به کار ببرین. ذخیره تجارب رو دست کم نگیرین.
استفاده از تجارب خودتون و دیگران می تونه باعث بشه یه اشتباه رو دوبار تکرار نکنین. و یا از رخ دادن اشتباه جلوگیری کنین.
ارزش لین استارتاپ در اقتصاد کارآفرینانه :
برخی دوستان ادعا دارن لین استارتاپ فقط کسب و کارای کوچک رو موفق میکنه،
ولی این طرز فکر درستی نیست.
عوامل زیادی برای موفقیت وجود دارند ( که در مقاله دلایل موفقیت استارتاپ ها ذکر کردیم) .
اما چیزی که در صدها استارتاپ به ما ثابت شده این است که، اصول لین استارتاپ رو در هر کسب و کار یا استارتاپی به کار ببرین ضریب شکست اون کسب و کار رو کم کردین.
اینم از انعطاف پذیر بودن لین استارتاپ.
امروزه جهانی سازی، و مقررات حاکم بر دنیا، اقتصاد کشورها رو تخریب کرده.
گسترش بسیاری از صنایع سبب بیکاری افراد زیادی شده.
رشد کسب و کار در قرن اخیر، باید از سرمایه گذاری های جدید به دست بیاد.
همه علاقمند ایجاد محیط هایی هستیم که، بتونه سبب رشد کسب و کار و استخدام کارگران زیادی بشه.
اینجاست که به ارزش لین استارتاپ به عنوان یه استارتاپ با ریسک کمتر، پی می بریم.
دلیل غوغای لین استارتاپ :
هزینه کمتر برای به دست آوردن اولین مشتری، بسیار به صرفه است تااا هزینه بیشتر برای تولید انبوه محصول.
لین استارتاپ تونس چرخه طولانی توسعه رو شکست بده، و با آزمون و خطای اولیه، جلوی ضررهای بسیاری رو بگیره.
نیاز به سرمایه گذاری جسورانه در ابتدای کار نداره . و طبیعتا وقتی سرمایه گذار با یه محصول تست و تایید شده از سوی مشتری، رو به رو بشه با روی گشاده سرمایه گذاری میکنه.
مزایای لین استارتاپ :
یکی از مزایای لین استارتاپ، اینه که تمرکزش روی بازار و مشتریاست.
به همین دلیل احتمال موفقیتش بیشتره.
در مدل استارتاپ قدیم، مشتری و بازار آنچنان مورد بررسی قرار نمی گرفت.
سرمایه با چنان سختی (به مقاله نحوه جذب سرمایه گذار مراجعه کنین ) فراهم می شد.
هزاران ساعت زمان برای محصول یا خدمات به میزان بالا، بدون در نظر گرفتن مشتری فراهم می شد!
بعد از مراحل تولید با فشار آوردن به سازمان فروش بنده خدا، سعی می کرد محصول رو تو بازار به فروش برسونه!
و بعد با بازخورد مشتری های راضی و ناراضی مواجه میشد.
و بدتر از همه اینکه بعد از ماه ها تولید ، متوجه میشد که مشتری ، بسیاری از ویژگی های محصولش رو نمی پسنده…
این یعنی نرسیدن به هدف و سود دلخواه . ( آش نخورده و دهن سوخته 😥)
بعد از اینکه محصول به دست مشتری رسید، بازخوردها رو باید آنالیز کنین .
لین استارتاپ در بین نظرات مشتریان به انتقادات و پیشنهادات توجه ، و به اونا ترتیب اثر میده .
نقاط ضعف محصول یا خدمات رو از بین برده، و نقاط قوتش رو تقویت و بیشتر میکنه.
در لین استارتاپ، روی نحوه تعامل با مشتری تمرکز میکنن که از فاکتورهای موفقیت لین استارتاپه.
سرمایه گذارا و لین استارتاپ :
یکی از مراحل مهم کسب و کارا ، دسترسی مالی راحت برای همه هست.
سرمایه گذارای جسور ، همه جا هستن و منحصر به یه کسب و کار خاص، نمی شن.
سرمایه گذارا بیشتر به دنبال اطلاعات لحظه ای، و به روز هستن.
پس طبیعیه که از اطلاعات دقیق شما، در مورد تولید و بازخورد جامعه نسبت به استقبال میکنن.
قبلا نحوه دسترسی به سرمایه گذارا کار سختی بود، ولی امروزه با ظهور اینترنت، به راحتی میشه با اونها رابطه برقرار کرد.
و چه بهتر با استفاده از تفکر لین استارتاپ، اطلاعات کاملی در اختیارشون گذاشته تا بتونین از بابت بخش مالی هم با خیال قرص و محکم پیش برین.
شرکت های موفق با تفکر لین استارتاپی:
برای اینکه بهتون ثابت بشه چه شرکت های عظیم و موفقی با لین استارتاپ، موفق شدن لازمه چند تا مثال درست و درمون براتون بزنم.
این شرکت ها فناوریشون رو بعد سالها، تغییر دادن و با رویکرد لین استارتاپ به چه جاهایی که نرسیدن .
پس نتیجه اخلاقی که می گیریم اینه که، نیاز نیست حتما شرکت تازه تاسیس بخواد از این شیوه استفاده کنه (ماهی رو هر وقت از آب بگیرین تازست.)
و اما شرکت هایی مثل کوالکام ، شرکت تویوتا، جنرال الکتریک و اینچوئت ؛
مثلا در شیوه جنرال الکتریک شیوه نوآورانه به این شکل بود که، حدود ۱۱ سال قبل برکات لوگان، مدیر کل بخش ذخیره انرژی شرکت، باتری جدیدی رو معرفی کرد.
که تونس صنعت باتری آمریکا رو متحول کنه.
برکات به جای تولید انبوه این باتری نیازهای مشتریا رو سنجید.
این یعنی یه کسب و کار بهینه، و پرسود. “مشتری مداری” اصل اول لین استارتاپه.
به عبارتی لین استارتاپ سبب حذف یه مرحله (تولید بی حساب و کتاب) ، و ایجاد یه مرحله حساس و مهم (تست اولیه محصول ) شد.
در نهایت جنرال الکتریک سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیون دلاری، برای ساخت مجتمع ساخت باتری در نیویورک انجام داد.
و هم اکنون در حال پرداخت به هزاران سفارش دریافتیه.
و اما مثال دیگر مربوط به شرکت تویوتا :
تو شرکت تویوتا، در مراحل تولید قطعات، دکمه های قرمزی وجود داره که، هر فردی چه به عنوان کارگر یا در پست بالاتر، متوجه نقصی در قطعه ای میشه دکمه اون بخش رو میزنه.
و قرار نیست هیچ قطعه مشکل داری از هیچ بخشی خارج بشه.
بدین صورت وقتی محصول نهایی تولید شد، یه محصول کامل و بی عیب و نقصه.
و این گونه شد که تویوتا شد تویوتا…
در حالی که اگر نقایص هر بخش بدون رفع شدن ، به بخش بعد منتقل میشد کیفیت محصول نهایی مورد رضایت مشتری نبود.
یه مثال جذاب دیگه ما برمیگرده به شرکت ماشین سازی :
ژاپنی ها با حذف یا کاهش قطعات اضافی اتومبیل، محصول رو با پایین ترین قیمت ممکن عرضه می کردن.
این یه جرقه ای شد برای رایس.
رایس با بررسی این مدل نتیجه گرفت، از این فکر میشه به عنوان راهکاری در سرمایه گذاری و شیوه ای در استارتاپ، بهره گرفت.
(برای اینکه بیشتر انگیزه بگیرین می تونین مقاله موفق ترین استارتاپ های ایران و جهان رو مطالعه کنین.)
لین استارتاپ برای چه کسب و کارایی مناسبه؟
همون طور که قبلا اشاره کردیم ، در دید اول شاید حس کنین که لین استارتاپ، مخصوص شرکت های نوپا هست.
تطبیق همه شرکت ها و کسب و کارا با لین استارتاپ ، یه کار هوشمندانه هست.
با توجه به افزایش هزینه های مربوط به راه اندازی کسب و کارا دیدگاه لین استارتاپی، اهمیت بیشتری پیدا میکنه.
با توجه به رقابت بیشتر و هزینه های بالا، حتی شرکت های بزرگ هم میتونن از لین استارتاپ کمک گرفته، و کسب و کارشونو بهینه کنن.
طبیعتا به جای تولیدات انبوه و بی فایده، پتانسیل خودشونو صرف سنجش علاقمندی مشتریا میکنن.
یه اصطلاح وجود داره به اسم یک بار برای همیشه!
اگر برندی محصول یا خدمات نامناسبی ارائه داد، آیا تضمینی هست که مشتری باز از اون محصول تهیه کنه؟
با این اشتباه جایگاه برند خودتونو ممکنه برای همیشه از دست بدین.
پس برای اینکه از قافله کسب و کارای موفق عقب نمونین، سعی کنین سریع به جرگه لین استارتاپی ها بپیوندین.
مدیریت در لین استارتاپ :
بذارین با یه مثال براتون بهتر توضیح بدم …
وقتی جورج هرو ولی رادن، شرکت استارتاپی خودشونو راه انداختن، طرحی برای تولید ربات چمن زنی داشتن.
طی ۱۰ هفته با ۱۰۰ مشتری که صاحب شرکت گلف بودن، در مورد طرحشون صحبت کردن .
ولی متوجه شدن طرحشون برای زمین گلف کارایی نداره.
حالا به نظر شما باید اینو شکست قلمداد میکردن یا، دنبال گزینه های دیگه می گشتن؟
با اینکه دستگاهشون ، مخصوص همین کار بود ولی به حد کافی خوب نبود.
بعد تصمیم گرفتن در مورد این ماشین چمن زنی با کشاورزا صحبت کنن.
برای رفع علف های هرز مزارع ، بدون نیاز به مواد شیمیایی. ( خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری، رحمت های زندگی تونو دریابین ) .
این دو دوست روی محصول جدیدشون متمرکز شدن.
طی ۱۰ هفته شرکتشون ، نمونه جدید رو ساخت. و اونو آزمایش کرد.
۹ ماه بعد ۳ میلیون دلار سرمایه جذب کردن.
اگه قرار بود ابتدا طبق طرح اولیه تولید انبوه داشته باشن، الان چه وضعیتی داشتن؟
از یه جای به بعد دیگه میشه اینو یه نوع مدیریت موفق به حساب آورد.
بررسی یه ویژگی محصول یا خدمات در ابتدای چرخه. این کار سبب میشه بهتر نقاط ضعف و قوت محصول رو تشخیص بدین. و همین طور تمرکز اعضای تیم، روی اون یه ویژگی بیشتر بشه.
عدم همزمانی تولید و ارائه:
وقتی همزمانی بین تولید و عرضه به بازار نداشته باشین، بهتر میتونین متوجه بشین کدوم سری محصول چه بازخوردهایی داشته، و نواقص هر بخش مربوط به کدوم دسته هست.
هر چه بیشتر روی محصول متمرکز بشین، بهتر میتونین نواقصش رو رفع کنین.(یه مقاله پرمایه هم در مورد ویژگی مدیران موفق داریم. به اون هم میتونی نیم نگاهی بندازی)
و در نهایت :
خوب، ممنون دوستان نوباوهی، بابت اینکه مقاله لین استارتاپ در نوباوه رو با دقت مطالعه کردین .
امیدوارم با مفهوم لین استارتاپ آشنا شده باشین .
با هم مزایای لین استارتاپ رو بررسی کردیم.
اینکه اصلا منشا لین استارتاپ از کجاست… چقد قدمت داره .. برا چه کسب و کارایی مناسبه.
آیا جایگزین استارتاپ قدیمیه یا مکمل اون حساب میشه؟
و جالب اینکه توی چه دانشگاه های معتبر کسب و کاری در حال تدریسه؟
به نظر من که هر کارآفرین و حتی صاحب کسب و کاری ، باید رمز و رازهای لین استارتاپ رو بدونه.
چرا که هیچ کسی دوست نداره ضرر مالی بزرگی رو متحمل بشه یا از رقبای خودش عقب بمونه!
شما چه مطالب دیگه ای در مورد لین استارتاپ می دونستین؟ برامون کامنت کنین…
و اما یک توصیه و یک درخواست..
توصیه مون اینه که این مطلب رو، با دوستانتون به اشتراک بذارین تا اونها هم بتونن با ریسک کمتری موفق بشن.
و اما درخواست : خوشحال میشیم نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارین . ما رو در شبکه های اجتماعی ، دنبال کنین.
